ک.م.م.ک:
در جامعه ایران، مسألهی حجاب اجباری یکی از مسائل پربحث و جدل است که به طور گستردهای بعد از اعتراضات سال ١٤٠١ در پی جان باختن ژینا امینی در هنگامە برخورد مامورین حاکمیت با وی تحت عنوان مقابلە با پوشش بە گفتە آنان نامناسب توجه عمومی را به خود جلب کرده است. این موضوع از زاویههای مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است، از جمله از منظر حقوق بشر و آزادی فردی.
حجاب، به معنای پوشش یا پوشش محتشمانه، یکی از مواردی است که در فرهنگ و ادیان مختلف بهویژه اسلام، تأکید بر آن شده است. در ایران، از زمان تاسیس حکومت جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۷، حجاب به عنوان یکی از اصول اساسی فرهنگی و دینی جامعه معرفی شده و حجاب اجباری برای زنان در اماکن عمومی و حتی در برخی موارد خصوصی تحت قانون قرار گرفته است.
از یک سو، طرفداران این سیاست ــ حجاب اجباری ــ معتقدند که این اقدام به حفظ ارزشها و فرهنگ اسلامی و حفظ ارتباطات اجتماعی و خانوادگی کمک میکند. آنها با اشاره به دین و اعتقادات مذهبی، حجاب را بهعنوان نشانهای از عفاف و پاکدامنی زنان معرفی میکنند و معتقدند که حفظ حجاب اجباری میتواند از انحرافات اخلاقی و ازدیاد جرمهای اخلاقی جلوگیری کند.
از سوی دیگر، مخالفان این سیاست احکامی را که زنان را مجبور به پوشش حجاب اجباری میکند، بهعنوان تخلف از حقوق بشر و آزادی فردی معرفی میکنند. آنها معتقدند که هر گونه اجبار به پوشش خود را مخالف حقوق بشر و انسانی میدانند و بازیابی آزادی فردی را از زنان سلب میکند. از این دیدگاه، حجاب اجباری بهعنوان یک ابزار قدرتی برای کنترل جامعه و محدود کردن آزادی زنان تلقی میشود.
حاکمان پیوستە درصد آن هستند جامعە را تحت کنترل خویش داشتە باشند علل خصوص حاکمان توتالیتر همانند جمهوری اسلامی ایران، این مهم را از طریق وضع قوانین متحجرانە کە در جزئی ترین و خصوصی ترین ابعاد زندگی فردی شهروندان
جامعە نمود پیدا می کند ،را دنبال می کند.
در این مورد زنان بە عنوان بخشی از جامعە بە شیوە مستقم مورد هدف وضع قانون های متحجرانە و کنترل گرایانە قرار گرفتە اند بە نحوی کە حاکمیت از اعمال خشونت آمیزترین و توحش آمیزترین ابزار های خود همچون بەکار گیری نیروهای مسلح، تاسیس و اختصاص واحدهای تحت عنوان اجرای قوانین اسلامی ابایی ندارد. مخالفان حجاب اجباری کە بە نظر میرسد اکثریت جامعە را تشکیل دهند، امیدوار بودند کە بعد از جنبش سال ١٤٠١ حاکمیت از مواضع خود در رابطە با حجاب و پوشش اجباری حداقل اگر صرف نظر نکند، در مواردی عقب نشینی کند کە زنان جامعە بتواند در فضایی کمی آزادانەتر بە دنبال دستیابی بە آمال و آرزو های خود باشند اما با نیم نگاهی بە چند ماه گذشتە بە این موضوع پی میبریم کە مقابلە و مجازات با کسانی کە از قانون حجاب اجباری حمایت و یا پیروی نمی کنند کماکان بە شدت خود باقی است و چشم انداز تغییر موضع زمامدران قدرت در راستای احترام بە اساسی ترین حقوق فردی ـ انسانی ـ شهروندی یک جامعە بیشتر بە مصابە جوکی بیش نیست.آنچە آشکار است استفادە حاکمیت از این موضوع در جهت اعمال کنترل، محدودیت و سرکوب است و چشم بە انتظار ایجاد تغییرات در این رابطە سادەلوحانە خواهد بود.
ئەڤین.ح

