KMMK:
مدت دو هفته است کە مردم جان بە لب رسیدەی خوزستان علیە وضعیت تحمیل شدە بر آنها بە خیابان آمدەاند. مطالبات مردم اهواز، درخواستی دمکراتیک است کە از سوی نیروهای جمهوری اسلامی با گلولە پاسخ دادە میشود. آن چە کە در این میان اهمیت دارد، همبستگی مردم در سراسر جغرافیای ایران با مردم معترض اهواز است.
طبق تقسیمات کشوری، کە از زمان بنیانگذاری دولت ملت ایران و از زمان پهلوی اول اعمال شدە است، خوزستان استانی است در منتها الیە جنوب غربی ایران و با مرکزیت اهواز. این استان طبق آخرین سرشماری در سال ١٣٩٥ با بیش از ٤،٧ میلیون جمعیت، پنجمین استان پرجمعیت در ایران محسوب میشود.
از نقطە نظر تاریخی خوزستان بە عنوان دامنەی حوزەی تمدنی بین النهرین قدیمی ترین منطقە در فلات ایران با پیشینەی سکوت محسوب میشود. در واقع سابقەی تمدن در اهواز بە بیش از ٢٧٠٠ سال قبل از میلاد مسیح و تمدن ایلام برمیگردد. خوزستان پرآب ترین استان در جغرافیای ایران است. پنج رود بزرگ کە از زاگرس سرچشمە میگیرند، با عبور از جلگەهای خوزستان مستقیم یا غیر مستقیم بە خلیج فارس میریزند. کارون بزرگترین این رودها و بزرگترین رود در ایران نیز هست. بە جز کارون، کرخە، دز، مارون و هندیجان در دشت اهواز جریان دارند. جمعیت خوزستان آمیزەایی از عرب، فارس و لر است. آمیزەای کە در تاریخ معاصر هموارە مورد طمع قدرتمداران بودە است. طمعی در جهت اعمال تفرقە بیانداز و حکومت کن.
جنگ هشت سالەی ایران و عراق بیش از همە جا خوزستان را درگیر خود کرد و آثار جنگ در همە جای این این اقلیم مشهود است. در سالهای اخیر جمهوری اسلامی سیاست تبعیض، ظلم مضاعف و ستم سیستماتیک را علیە مردم خوزستان بەویژە عربهای اهواز در پی گرفتەاست. همزمان با آن سیاست تفرقە افکنی و در مقابل هم قرار دادن مردمان اهواز در برابر همدیگر، در کنار سیاست آسیمیلاسیون فرهنگی و زبانی پیگیری میشود. رژیم حاکم بر ایران با مبنا قرار دادن تفاوتهای فرهنگی، مذهبی و زبانی خوزستان را بە یکی از کانونهای اعمال اقتدار خود بدل کردە است. خوزستان بە خاطر منابع سرشار طبیعی و موقعیت جغرافیایی ویژە، هموارە ساکنان این اقلیم را در نوک پیکان سیاستهای یکسانسازی، محروم سازی و میلتاریستی رژیم ایران قرار دادە است.
تبعیض علیە مردمان اهواز بە حدی رسیدە کە حتی رئیس جمهور اسبق رژیم ایران اذعان داشتە است کە هیچ پروژەایی در شرق کارون و در سالهای پس از جنگ اجرایی نشدە است. احمدی نژاد مدعی است کە مسائل امنیتی مانع سرمایەگذاری در مناطق عمدتا عرب نشین اهواز است.
از سوی دیگر اهواز شاهد پروژەهای سد سازی کوچک و بزرگی است کە رژیم آبی منطقە و بە دنبال آن کل محیط زیست منطقە را تحت تاثیر قرار دادە است. سیاستهای سد سازی کە سپاه پاسداران جمهوری اسلامی آغازگر، بانی و مجری آن است، تمام محیط زیست منطقە را دستخوش تغییرکردە است. تغییری کە جز آلودگی هوا و کمبود آب را بە دنبال نداشتە است.
مردمان صبور اهواز در چندین مرحلە اعتراض خود را بە بانیان وضع موجود و زمامداران جمهوری اسلامی رساندەاند. جمهوری اسلامی نە برنامەای برای چارەیابی بحرانهای خوزستان دارد و نە میل و ارادەای برای رسیدگی بە خواستەهای مردم. اکنون چند روز است جوانان و زنان اهوازی با شعارها و خواستەهای روشن انسانی و طبیعی بە خیابان آمدەاند.
خواستەهای آنها قابل تقلیل بە حق دسترسی بە آب آشامیدنی پاک نیست. آنها حقشان از منابع طبیعی، از کرامت انسانی و احترام بە زبان و فرهنگ مادری و مشارکت در تمشیت امور محلیشان را میخواهند. پرسشی رودروی هر وجدان آگاهی قرار میگیرد، آیا نباید بە فریاد این مردم بە ستوه آمدە رسید؟
پ.ە