ک.م.م.ک:
بر اساس گزارشهای رسیده به جمعیت حقوق بشر کوردستان (KMMK)،
در هفتهای که گذشت (۲۲ تا ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ / ۱۲ تا ۱۸ مه ۲۰۲۵)، بار دیگر سایهی سنگین خشونت، ناامیدی، و فروپاشی اجتماعی بر مناطق کوردستان در ایران گسترده شد. در این بازهی زمانی، ۸ مورد خودکشی، ۲ قتل خیابانی و ۲ زنکشی خانوادگی ثبت شدهاند؛ آماری تکاندهنده از وضعیت نابسامانی که بهواسطهی سرکوب سیاسی، بیعدالتی ساختاری، و نابرابری جنسیتی، هر هفته تکرار میشود.
جامعهای که در آستانه فروپاشی ایستاده و مردم، نه در خانه، نه در خیابان، نه در نهاد، و نه در قانون احساس امنیت نمیکنند؛
وقتی کولبران در کوه کشته میشوند، زندانیان سیاسی اعدام میشوند، اقتصاد منطقه نابود میشود،
و عدالت، مفهومی فراموششدهست؛
تنها چیزی که باقی میماند، مرگیست که یا خودخواسته است، یا تحمیلشده.
در این هفته، هشت شهروند در شهرهای مختلف با تصمیمی تلخ، اما ناشی از بنبستهای اجتماعی، اقتصادی و روانی، به زندگی خود پایان دادند. نام این قربانیان به شرح زیر است:
• محمد بهرامی – دیواندره
• محسن قربانی – اسدآباد
• پوریا صفری – صحنه
• میلاد صبوری – ارومیه
• رامین کرامتی – شاهیندژ
• آرش مرادی – خرمآباد
• حجت مصطفینژاد – میاندوآب
• اوین ریحانی – بانه
در همین بازهی زمانی، دو مورد قتل خیابانی ثبت شده است:
• حسین حسینی (اندیشه) – در پیرانشهر (اهل بوکان)
• احمد رضوانی – اورمیه
این قتلها صرفاً حوادث فردی نیستند؛ بلکه بازتاب شرایط اجتماعیای هستند که در آن قانون کارآمد نیست، و خشونت پاسخی رایج به بحرانهای شخصی و اجتماعی شده است. با گسترش فقر، سلاح و بیاعتمادی، خیابانها به محل بروز خشم و ناکامی تبدیل شدهاند.
در یکی از تلخترین وقایع هفته، دو زن به نامهای:
• الیانا کوهی – فیروزآباد
• فریده باقری – فیروزآباد
توسط داماد خانواده و بهدنبال درخواست طلاق از سوی الیانا، به قتل رسیدند.
زنکشی، پدیدهای تصادفی نیست؛ بلکه بخشی از ساختار تبعیضآمیز و خشونتزدهی جامعه است ،قوانین جمهوری اسلامی نه تنها مانعی در برابر این جنایات نیستند، بلکه با اعطای حق قیمومت به مردان، راه را برای آن هموار میکنند. در این میان، زنان، قربانیان خاموش نظامیاند که از آنان فقط اطاعت میخواهد.
اعدامهای بیپایان در زندانهای کوردستان، کشتار کولبران، فشارهای مالی گسترده، سرکوب سیاسی و فرهنگی، و بیاعتنایی به حقوق اولیهی بشر، ترکیبی مرگبار از ناامیدی پدید آوردهاند.
این اسامی، فقط آمار نیستند؛ هر یک انسانیست با زندگی ناتمام، که سزاوار زیستن بود.
ما آنها را ثبت میکنیم، نه برای تکرار تلخی، که برای یادآوری مسئولیتی که فراموش شده است.
ث-م