ک.م.م.ک:
از اینکه جمهوری اسلامی در طول تاریخ حیات خود از اعمال هیچگونه اقداماتی در جهت به تسخیر درآوردن ذهن و روح جامعه در راستای ایدئولوژیهای خود دریغ نکرده و مداوماً از سرکوب ملتهای تحت ستم با توسل به تضعیف مالی، سرکوبهای فرهنگی، ممنوعیت زبان مادری، ممنوعیت فعالیتهای مدنی و در کل آسمیله کردن جامعه، علیالخصوص در کوردستان و بلوچستان به منظور حذف روحیه مبارزه بر علیه فاشیسم مرکزی و … ممارست ورزیده است. اما اکنون در ادامه فشارهای حکومت جمهوری اسلامی ایران به منظور اشائه و ترویج ایدیولوژی فکری خود به منظور وابستگی فرهنگی و شخصیتی در میان جامعه که تاکنون اجبار برای دانشجویان و شهروندانی که به دلیل کار در ادارات دولتی به این حکومت وابسته بودند و باید به عضویت نهاد بسیج در میآمدند تا بتوانند در شغل خود بمانند و یا حتی شغلی داشته باشند بوده است و امروزه برای دانش آموزان نیز این امر از طرف رژیم ایران به صورت اجبار درآمده تا دانشآموزان بتوانند در دوره تحصیلی نمره قبولی درس مربوطه «آمادگی دفاعی» را کسب کنند.
با توجه به تحقیقات میدانی انجام شده، طی دستور حکومتی، ادارات آموزش و پرورش با طی مکاتباتی با مدارس کوردستان با اعمال فشار سعی در ثبتنام دانشآموزان در لیگ پایا که برگزار کننده آن حوزه بسیج میباشد کرده و عضویت دانشآموزان در کانالهای مربوط به بسیج اجباری و علاوه بر آن دانشآموزان برای شرکت در اردوهای راهیان نور نیز به شدت تحت فشار قرار گرفتهاند.
نگاهی کوتاه به تاریخچه بسیج دانشآموزی؛
بعداز پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۸ و متعاقبا تشکیل بسیج مستضعفان با فرمان خمینی و بعد از آن اعلام جنگ بین دو کشور ایران و عراق، ایدهٔ پروژه عضوگیری و بسیج دانشآموزی در مدارس کلید خورد و هدف آن تکمیل نیرویی بود که بعلت تاثیرپذیری سریع و احساسی از محیط پیرامون و جو حاکم بر وضعیت ایران در آن زمان میتوانست محرکه و تغذیه نیرو برای جنگ و تداوم فرهنگ و حیات جمهوری اسلامی باشد.
دخالت دادن مستقیم کودکان در جنگ که یکی از اولویتهای اهداف بسیج دانشآموزی بود نقض کامل حقوق بشر «بر اساس کنوانسیون کودک مصوبە سال ۱۳۶۷» افراد زیر هجدە سال کودک محسوب شده و هر گونە استفادە ابزاری از احساسات آنان خصوصا در راستای ترویج افکار و اهداف حکومتی نمونۀ بارز خشونت علیە کودکان و بهرهکشی از آنان محسوب میشود. دسترسی داشتن به امکانات آموزشی من جمله فضای امن آموزشی و بیطرفی نیز از حقوق اولیه کودکان بشمار میآید که با گذشت بیش از چهار دهه از عمر حکومت جمهوری اسلامی ایران آنان از این حقوق محروم بوده و هستند.
پایبند نبودن جمهوری اسلامی به مفاد حقوق بشری تنها معطوف به جنگ نشد و از آنجا که ادامه حیات این رژیم وابسته به پتانسیل نیروی نوجوان و جوان بود، جمهوری اسلامی در قالبها و بهانههای دیگری ترویج بسیج دانشآموزی را مهندسی کرد. پروژهای تحت عنوان راهیان نور.
اکنون که جمهوری اسلامی بعد از جنگ و چند سال حکومت تجربه بیشتری پیدا کرده به شدت مضاعفتری در سلطه بر افکار جوانان و نوجوانان کوشیده و سعی در شکل بندی ارزشهای ذهنی جوانان بنا بر هیراشیهای مورد تایید حکومت خود را دارد تا در صورت بقای جمهوری اسلامی احتمال هرگونه مخالفت نسل آینده با این رژیم تا حد ممکن محدود و حتی از میان برداشته شود و بر اساس استناد به ادبیات استفاده شده خود رژیم در تفهیم و تثبیت کردن این ایدئولوژی در جامعه «سند تحول بنیادین جامعترین سند بالادستی آموزش و پرورش میباشد که در آن ساعتهای تربیتی و پرورشی دانشآموزان از محورهای مهم است و لذا آشنایی دانش آموزان با تفکر بسیجی ضرورت دارد».
اما عدم مشروعیت رژیم در کوردستان این حکومت مستبد را بر اعمال زور به منظور پیشبرد این پروژه برای تسلط بر نسل آینده در این نقطه جغرافیایی مصمم کرده تا در صورت بقا بتواند جامعه پویا و آزادیخواه کوردستان را به بردگی ذهنی و ایدیولوژیکی خود دربیاورد. جهت بخشیدن افکار و عقاید کودکان بر اساس استانداردهای رژیم به امید تاثیر گذاری بر مردمانی که خود و باورهای خود را کاملا در ضد باورها و اعتقادات حکومتی میپندارند و جمهوری اسلامی خوب میداند در صورت این مهم بر پویاترین نسل از ارکان کوردستان تسلط خواهد داشت.
گیارنگ بیگزاده