ک.م.م.ک:
با توجه به اخبار و اقدامات ضد حقوق بشری که روزانه به طور مکرر از رژیم ایران در رسانههای جهانی منتشر میشود، مسمومیت سریالی در مدارس دخترانه در ایران و کوردستان باید به همراه اسید پاشی، کشتار زنان و دختران در زیر سایه حکومت مرد سالار بر پرونده قطور جنایات این رژیم ضد زن افزوده شود.
سناریوهایی چیده شده توسط جمهوری اسلامی به هنگام برخورد با مشکلات و اعتراضات داخلی که همواره از حل آنها عاجز است مثال؛ پرواز شمارهٔ ۷۵۲ هواپیمایی بینالمللی اوکراین، کشتار در حرم شاهچراغ شیراز و بسیاری دیگر از اقدامات تروریستی که مکرراً رژیم ایران با توسل به اینگونه اقدامات سعی در به حاشیه راندن افکار عمومی داخل و خارج را از وضعیت موجود داشته و دارد.
قبل از شروع انقلاب ۱۴۰۱ و همخوانی شعاری که با سه کلید واژه «ژن، ژیان، ئازادی» همراه بود، می توان به عنوان مشخصه حذف بیولوژیکی زنان و به بردگی کشاندن روح و جسم آنان، به اسیدپاشیهای زنجیرهای در اصفهان به ناحیهٔ صورت زنان بدون چادر به بهانه حجاب و عفاف و یا اشکال رایج خشونت علیه زنان در ایران شامل اعمالی مانند آزار خانگی، تجاوز جنسی، قتلهای ناموسی و غیره اشاره کرد.
با خیزش مردم در اعتراض به قتل حکومتی ژینا (مهسا) امینی دختر کورد اهل سقز و سروری شعار ژن، ژیان، ئازادی در این جنبش و ظهور انقلابی کاملا مترقی با بطنی زنانه، جمهوری اسلامی را بر آن داشت که بیش از پیش سرکوب ها را گسترش دهد و تشدید کند. اما سرکوب و جنایات بر جامعه زنانهای که از ظلم مضاعف به تنگ آمده بود، نتوانست ریشه امید به آزادی و رهایی را در زنان و دختران خشک کند و زنان همواره با حمایت مردان به اعتراضات و ادامه انقلاب ادامه دادند.
این واقعیت که کشوری دموکراتیک و جامعهای آزاد و پیشرفته نیازمند زنان و دختران آزاد و تحصیل کرده است بر همگان آشکار است و از آنجایی که جمهوری اسلامی کاملا به این واقعیت واقف است که با وجود زنانی آگاه، حاکمیت این سلسله نیز رو به پایان خواهد بود، تاکنون با پروژههای تخریبی جنسیتی سعی در کمتر کردن نقش زن و در پستو نگهداشتن این قشر را در جامعه داشته، تا بدینگونه از پیشرفت آنان جلوگیری کند.
مسمومیت دانشآموزان دختر در مدارس چندین استان و اخیرا نیز در کرماشان و خرم آباد (لورستان) موجی دیگر از حملات تخریب و حذف دختران و محروم کردن آنان از تحصیل و رشد به بهانه امنیت است که با الگو برداری از همفکرانی همانند طالبان سعی در اسارت هر چه بیشتر زنان و دختران دارد.
اولین مورد مسمومیت دانش آموزان دختر بە حدود سە ماه قبل یعنی تقریباً به آغاز انقلاب ژن، ژیان، ئازادی به مدرسهای در قم برمیگردد. شهری که مهد پرورش فکر اسلامی و طلبگی در رژیم جمهوری اسلامی بود تاب اعتراض زنان و رد کردن هر آنچه که رژیم چهل و سه سال برای آن تبلیغ و هزینه کرده بود را نداشت و با مسموم کردن دختران سعی در ایجاد رعب و وحشت و به نوعی انتقام را داشت.
از ابتدای این رخداد مثل همیشه حکومت جمهوری اسلامی ایران احتمال قصدی و عمدی بودن این وقایع را رد کرده و تمامی اتفاقات پیش آمده را متوهمانه به “شایعه موجهای رسانەای خارج از کشور” ربط میداد. اما با تکرار حملات شیمیایی چند روز اخیر به مدارس دخترانه در شهرهای متعدد دیگر، اذهان پروپاگاندای شبهات از سوی مسئولان حکومت ایران برای مردم قابل باور نبوده، بلکه سند این واقعیت است کە چنین رخدادهایی نە تنها اتفاقی نیستند بلکە وسعت و نحوه وقوع آنها دال بر سازمان یافتە بودنشان است.
کوتاهی و عدم عزم جدی نهادهای مربوطه در پیگیری وضعیت، علل و فاعلان این عمل جمهوری اسلامی را دوباره در متهمین ردیف اول این جنایات معرفی میکند.
رژیم ایران از تجربههای خود برای نحوه مهندسی جامعه با استفاده از تئوریهای روانشناسی اجتماعی کمک میگیرد که از شروع دوباره پرقدرت جنبش ژن،ژیان،ئازادی جلوگیری کند.
ولی آنچە که رژیم به هیچ قیمتی نمیخواهد آن را باور کند این مهم است که دست حکومت برای جامعه رو شده است و دیر یا زود جامعه تمرکز و توجه خود را دوباره به موضوع نابودی رژیم جمهوری اسلامی اختصاص خواهد داد و هر تلاشی چه از طرف نظام و چه از طرف همپیمانانشان تنها موج خبری چند روزه به راه خواهد انداخت و در نهایت افکار عمومی به سمتی سوق مییابد که برای پایان چنین داستانها و سناریوهایی که به قیمت جان و سلامت روانی جامعه تمام میشوند، تنها راه حل موجود پا نهادن بر حاکمیت موجود و تلاش برای دستیابی به یک حکومت دموکراتیک است.
گیارنگ بیگزاده